مخفف دانش پذیرنده. که دانش پذیرد. پذیرندۀ دانش. قبول کننده دانش و علم. استواردارندۀ علم و دانش: دگر گفت کای شاه دانش پذیر خردمند و از گوهر اردشیر. فردوسی. چنین گفت پس یزدگرد دبیر که ای شاه دانا و دانش پذیر. فردوسی. برستم چو برخواند نامه دبیر از آن شاد شد مرد دانش پذیر. فردوسی. از ایوانش بردند و کردند اسیر که دانا نبودند و دانش پذیر. فردوسی. فرسته گسی ساز دانش پذیر نهان بین و پاسخ ده و یادگیر. اسدی. ندارد غم از پیش دانش پذیر بچیزی که خواهد بدن ناگزیر. اسدی. جهاندیده دانای روشن ضمیر چنین گفت کای شاه دانش پذیر. نظامی
مخفف دانش پذیرنده. که دانش پذیرد. پذیرندۀ دانش. قبول کننده دانش و علم. استواردارندۀ علم و دانش: دگر گفت کای شاه دانش پذیر خردمند و از گوهر اردشیر. فردوسی. چنین گفت پس یزدگرد دبیر که ای شاه دانا و دانش پذیر. فردوسی. برستم چو برخواند نامه دبیر از آن شاد شد مرد دانش پذیر. فردوسی. از ایوانش بردند و کردند اسیر که دانا نبودند و دانش پذیر. فردوسی. فرسته گسی ساز دانش پذیر نهان بین و پاسخ ده و یادگیر. اسدی. ندارد غم از پیش دانش پذیر بچیزی که خواهد بدن ناگزیر. اسدی. جهاندیده دانای روشن ضمیر چنین گفت کای شاه دانش پذیر. نظامی
مقابل راهنمای. (یادداشت مؤلف). که راه و طریقی بپذیرد: آگاه باش که درازی و کوتاهی افتد برانگیختن را از بهر یافتن متعلم راه پذیر از عالم راهنمای... (کشف المحجوب سجستانی)
مقابل راهنمای. (یادداشت مؤلف). که راه و طریقی بپذیرد: آگاه باش که درازی و کوتاهی افتد برانگیختن را از بهر یافتن متعلم راه پذیر از عالم راهنمای... (کشف المحجوب سجستانی)
پذیرندۀ دین: همه دین پذیر و همه هوشیار همه از در یاره و گوشوار. دقیقی. یکی نامه بنوشت خوب و هژیر سوی نامور خسرو دین پذیر. دقیقی. چون شوند آن قوم از من دین پذیر کار ایشان سر بسر شوریده گیر. مولوی
پذیرندۀ دین: همه دین پذیر و همه هوشیار همه از در یاره و گوشوار. دقیقی. یکی نامه بنوشت خوب و هژیر سوی نامور خسرو دین پذیر. دقیقی. چون شوند آن قوم از من دین پذیر کار ایشان سر بسر شوریده گیر. مولوی
قبول کننده دانه. قبول کننده دانه برای رویانیدن. پذیرندۀ دانه برای انبات. گیرندۀ تخم رویاندن را: پرتو آتش زده بر ماء و طین تا شده دانه پذیرنده زمین. مولوی
قبول کننده دانه. قبول کننده دانه برای رویانیدن. پذیرندۀ دانه برای انبات. گیرندۀ تخم رویاندن را: پرتو آتش زده بر ماء و طین تا شده دانه پذیرنده زمین. مولوی